آهن ملل
فارکس
فارکس
کد خبر: ۵۹۳۹۶۹

رحمان رضایی: با سه چهار گل می بریم باز می گویند تیم ملی بد بازی کرد، این انتقاد که دیگر از سر دلسوزی نیست

رحمان رضایی: با سه چهار گل می بریم باز می گویند تیم ملی بد بازی کرد، این انتقاد که دیگر از سر دلسوزی نیست
رحمان رضایی می گوید تیم ملی از انتقاد سازنده استقبال می کند اما معتقد است بسیاری از انتقادات هفته های اخیر از روی دلسوزی نیست.
۱۴:۲۹ - ۰۵ آذر ۱۴۰۳
وانانیوز|

در این قسمت ابتدا رحمان رضایی رفتار رسانه ها و منتقدان و گزارشگران در ایران و ایتالیا را مقایسه کرد. بعد از آن به اختلافاتی پرداختیم که این روزها میان تیم ملی و برخی اهالی رسانه شکل گرفته است. رحمان رضایی که معتقد بود بسیاری از انتقادات به حق نیست، نقشه راهی داد تا با آن روش تنش ها کمتر شود.

مربی تیم ملی همچنین از شرایط سختی گفت که کارشناسان و منتقدان از آن بی خبر هستند و تیم ملی در این شرایط سخت کار می کند.

از شما دعوت می کنیم تماشاگر بخش دوم گفتگو با رحمان رضایی باشید:

 

سالها در ایتالیا بازی کردید. تیم ملی ایتالیا هم از وقتی نسل من در خاطرش است، نتایج سینوسی می گیرد. در ایتالیا وقتی تیم با نمایش ضعیف یا اختلاف خفیف بازی را می برد، گزارشگران و رسانه ها انتقاد می کنند؟

اصلا، من در بازی های تیم ملی ایتالیا طرفدار این تیم هستم و دنبال می کنم. تیم ملی ایران همه وجود من است، ایتالیا هم تیم دوم من است. ببینید حتی در بازی های ضعیف آن گزارشگر در حد انفجار گزارش می کند، نه اینکه ما بیاییم تیم را ضعیف جلوه بدهیم. مثلا مقابل جزایر فارو ۵ تا می زنند، با تمام وجود خوشحالی می کنند و در رسانه ها به خوبی انعکاس می دهند. گزارشگر آن را با تمام وجود گزارش می کند تا شنونده لذت ببرد.

خیلی از نقایص و نمایش های ضعیف را در گزارش بسیار خفیف جلوه می دهند. نمایش های ضعیف را برجسته نمی کنند. چرا؟ چون می گوید این بازیکن تیم ملی کشورم است، من نباید او را ضعیف کنم. حتی جایی که دریبل می خورد یا اشتباه می کند یا گل می خورد را کم رنگ تر گزارش می کند. این می تواند عرق ملی باشد، عرق به تک تک بازیکنان باشد.

من از ابتدا تا انتهای بازی، حتی قسمت میکسدزون و کنفرانس را هم دنبال می کنم. گزارشگران شان حتی اگر با بازی ضعیف تیم نتیجه بگیرد، آن را بولد می کند و این برای شان ارزشمند است. بسیار برای آن شادی می کنند. ما باید این چیزها را یاد بگیریم، یک مقدار از خود دربیاییم و ببینیم بیرون چه می گذرد. این ها را یاد بگیریم تا برای برد تیم ملی ممکلت مان خوشحال باشیم.

یعنی این اعتقاد رو دارید که گزارشگرهای ما...

نه، شخص خاصی را مثال نزدم. کلا اصلا نمی‌خواهم قیاس بکنم در خصوص شخص خاصی. ولی صحبتم این است که هرکسی بازی را گزارش می کند، باید همین عرق را داشته باشد. بالاخره بازیکن اشتباه میکند، تیم گل میخورد، نباید آن را این اندازه بزرگ جلوه دهد. بله انتقاد باید باشد، اگر هر مجموعه ای انتقاد پشتش نباشد مطمئنا نمی تواند موفق شد اما انتقاد نباید مخرب باشد!

این انتقادات در این یکی دو ماه گذشته جنبه تخریبی دارند. ما باید از این لباس بیاییم بیرون. این لباس را دربیاریم، لباس انتقاد سازنده را بپوشیم و بیاییم به شکلی انتقاد کنیم که جنبه تخریبی نه برای بازیکنان داشته باشد، نه برای فوتبال ملی و نه برای کادر تیم ملی. هیچکدام نباید باشد.

می دانید چرا این سوال را پرسیدم؟ مثلا من به عنوان خبرنگار وقتی تیم ملی قطر را می برد میتوانم به این اشاره کنم که ما قهرمان آسیا را بردیم. میتوانم به این اشاره کنم که ما تیمی را بردیم که ضعیف شده و در هر بازی چند گل می خورد.

اگر امارات را میبریم من میتوانم به این اشاره کنم که امارات سالهاست هیچ افتخاری نداشته یا می‌توانیم به این اشاره کنیم که بهترین سخت افزار و امکانات را دارد و تیمی که مثلا میلیارد دلاری خرج می کند را بردیم.

به همین خاطر می پرسم، فکر می کنید گزارشگرها رقبای ما را ضعیف تر نشان می دهند؟ این حس را دارید؟

شاید این یک بعد قضیه باشد که با تحقیر رقبا کمرنگ میکنند پیروزی های تیم ملی را. این زیاد جالب نیست.

تیم ملی هر تیمی را می برد، جایی که حتی درست و با اقتدار می بری، با زدن سه چهار گل می بری، بازی تمام می شود و باز انتقاد است. یک مقدار منصفانه به این قضیه نگاه کنیم می بینیم که اینها از سر دلسوزی نیست. وقتی در چنین شرایطی انتقاد می شود، یعنی نمی خواهند تیم ملی خوب جلو برود، جلوی پیشرفت تیم ملی را می گیرد. جلوی حرکت تیم ملی را می گیرد.

حالا آن طرف قضیه را هم بپرسم. مثلا در فوتبال ایتالیا یک بازیکن تیم ملی مثلا علیه یک خبرنگاری، یک رسانه ای، یک گزارشگری صحبت بکند، از سمت مقابل تلافی می شود؟

البته که چه از لحاظ فرهنگی چه از لحاظ فوتبالی، فوتبال ما و ایتالیا قابل قیاس نیست. فرهنگ فوتبالی ما خیلی با فرهنگ فوتبالی ایتالیا فرق می کند.

من دعوای مربی ها، بازیکنان، شخصیت ها و ... را در فوتبال دیدم. بحثم روی فوتبال است. ببینید دعوا میکنن از یکدیگر انتقاد میکنن ولی همانجا تموم میشود. در همان سالن کنفرانس تمام می شود. اینطور نیست دوباره ادامه بدهند و جای دیگر نشان بدهند.

یعنی اینطور نیست که دو ماه پیش فلان حرف را زدی، ۶ ماه پیش این را گفتی...

دقیقا. ما باید یک ذره یاد بگیریم اینها را. دیدم حتی مربی آمد بازیکن را زد ولی ۲۰ روز دیگر با هم اوکی شدند، با هم دوست شدند. مربی آمد با مربی دعوا و بحث کرد ولی باز هم آمدند با هم خوب شدند. ولی ما متاسفانه این دعواهامان، با چیزهایی که من میدانم فکر کنم الان بیست سی سال اینها با هم در دعوا هستند. این کدورت و کینه نمی تواند اینقدر زیاد بماند. اگر ادامه پیدا کند برای نسل های آینده هم بد می شود.

به امیر قلعه نویی گفتید که جواب منتقدها را ندهد؟

من به شخصه یکی دو بار گفتم ولی خب ایشان حساس هستند. فکر میکنم در خیلی موارد هم حق دارند که جواب بدهند اما خود من پاسخ نمی دهم. بالاخره در دوره زمانه ای هستیم که فضای مجازی و حقیقی به شکل نوینی وجود دارد، شخصیت ها، رسانه ها، کارشناس ها می آیند و در هر صورتی حرفشان را می زنند. آن ها هم حق دارند. عرض کردم جایی که سازنده باشد، جایی که انتقاد وارد باشد، می توانند انتقاد کنند. ولی جایی که واقعا انتقادی وارد نباشد، بیایند خیلی مصرانه و به کرات انتقاد کنند، می خواهند طرف مقابل را عصبی کنند.

دو بحث وجود دارد اینجا، یا دوست ندارند تیم ملی با امیر قلعه نویی به جام جهانی برود، یا اصلا نمی خواهند تیم ملی به جام جهانی راه پیدا کند. از این دو حال خارج نیست.

چطور می شود تشخیص داد کدام انتقاد سازنده است و کدام مخرب؟

اگر بر اساس آمار و ارقام باشد، اگر طرف بیاید بگوید با این تاکتیک حریف و با این آمار و ارقام، تیم شما فنی بد کار کرده، می شود انتقاد سازنده. مثلا بگویند حریف در فلان بازی روی قلب دفاع کار کرده و از آنجا گل زده به تیم ملی. مثلا بگویند تیم ملی باید فلان تاکتیک را اتخاذ کند در بازیسازی یا در گل زدن یا در کار تهاجمی. هیچ راه حلی نمی دهند. انتقاد آنجا سازنده است که یک آمار و ارقامی بدهید و آن را جلوی طرف مقابل بگذارید. بگویید با این آمار و ارقام با اتخاذ فلان تصمیم تیم بهتر می شود.

اینکه آمارها را نادیده بگیرید، چشم بسته بگویید بد بد بد بد، بدِ چی؟ بدِ کجا؟ با چه آماری؟ چه ارقامی؟ کدام فکت؟ کدام استناد؟ اصلا به چی انتقاد می شود.

اینها تفاوت انتقاد سازنده و مخرب را مشخص می کند.

حرف خیلی خوبی زدید که بالاخره دعوا باید یک روزی تمام بشود. توصیه رحمان رضایی برای تمام شدن این دعوا ها چیست؟

بالاخره منتقدها و کارشناس هایی که هستن میتوانند صحبت کنند و راه حل بدهند. انتقادات دوستانه عنوان کنند، دعوا که ندارند. البته نمی دانم شاید کدورت و دعوایی باشد.

اگر انتقاد برای بازی ما با قرقیزستان است، برای آن بازی باشد، کدورتی که از قبل بوده آن انتقاد را تحت تاثر قرار ندهد. بگویند در آن بازی با این تاکتیک تیم ضعیف بوده، بعد راه حل بدهند، خیلی هم خوب است. حتی اگر راه حلی ندارد، انتقادش بینش فنی و تاکتیکی ندارد، حداقل بر حسب آمار و ارقام انتقاد کند.

بله بعضی وقت ها دو دو تا می شود هشت تا ولی در فوتبال اینطور نیست. برخی موارد بازی ضعیف است و تیم نتیجه می گیرد، خود مربی هم آنجا نمی گوید ما خوب بودیم. بله مثلا نیمه دوم بازی با کره شمالی و قرقیزستان را گفتیم در شان تیم ملی نبود، اولین منتقد خودمان بودیم. بنابراین خودمان بیشتر از هر شخصی، هر منتقدی، هر کارشناسی، پی بردیم مشکلات تیم مان کجاست.

بله منتقدان هم عنوان میکنند، احترام می گذاریم ولی چه خوب است راه حل ارائه دهند و اگر راه حل هم نمی دهند حداقل حقایق را عنوان کنند. فقط همینجور نگویند بد بودیم بد بودیم بد بودیم.

نشان بدهند طبق این آمار و ارقام، تیم شما ضعیف است. در صورتی که نیمه اول را سه هیچ بردیم، نیمه دوم ۱۰ دقیقه اول اخراجی می دهیم و بازی ۳-۲ می شود. بله جای انتقاد دارد که چرا این اتفاق پیش آمد. بالاخره یک اشتباه رخ داد.

حتی بازی با ازبک، ما ۱۰ نفره شدیم، نزدیک پنجاه دقیقه ۱۰ نفره بودیم اما خیلی خوب بازی کردیم در زمین حریف. حتی زمانی که ۱۰ نفره بودیم بسیاری از دقایق برتری داشتیم نسبت به حریف. چرا آنجا انتقاد نکردند؟ بله هر بازی جای انتقاد دارد ولی انتقادی که درست باشد.

یکی از این نقدهای سازنده به نظر من در خصوص تغییر نسل است، این را قبول دارید که میانگین سنی تیم ملی بالاست؟

ببینید تیم ملی ایران همیشه اینطور بوده، شما از ۹۸ حساب کن تا الان. فقط همین نسلی که ما داریم آن اوایل که بالا آمدند و لازم بود تیم ملی پوست اندازی شود، بر حسب جبر و جبر زمانی تیم ملی ما جوان شد. الان هم حساب کنیم فقط چند بازیکن بالای سی سال هستند بقیه زیر سی سال دارند.

نکته خیلی مهم این است که ما الان تقریبا پنجاه شصت بازیکن جوان را شناسایی کردیم، می بینیم و آنالیز می کنیم آنها را. چند بازیکن جوان را هم آوردیم کنار تیم که تو شرایط مختلف بالاخره این بازیکنان را بازی میدهیم. این نیست که بی تفاوت باشیم نسبت به این قضیه. کاملا درست و منطقی است تغییر نسل. با توجه به اینکه یک سال و نیم دیگر جام جهانی است، نیاز داریم که تعدادی بازیکنان جدید تزریق شوند به بدنه تیم ملی و مطمئنا به فکر این موضوع هستیم.

اگه انتقادی هم می شود درست است ولی من فکر میکنم این قضیه نادیده گرفته می شود که اکثر نیمکت نشینان ما بازیکنان جوان هستند. بازی اول با قرقیزستان حزباوی با ۲۱ سال سن فیکس در دفاع بازی کرد. ببینید خیلی کار سختی است بازیکن جوان آوردن خصوصا در فوتبال ایران. اصلا هیچوقت عامل زمان در فوتبال ایران در تربیت بازیکنان در نظر گرفته نمیشود.

یک گریزی از بحث ملی به باشگاهی بزنیم. الان در شرایطی هستیم که حتی نمی توانیم در ایران میزبانی کنیم. زمین های خوبی نداریم. تازه دارند چند زمین خوب آماده می شوند. می خواهم این را بررسی کنیم که تیم ملی در چه شرایطی از ۶ بازی ۱۶ امتیاز گرفته است. حتی زمین نداریم که استقلال و پرسپولیس بازی کنند. شرایط باشگاه های ما در لیگ نخبگان آسیا را ببینیم که به چه نحوی جلو می رویم. 

تقریبا ۷۰% باشگاه های ما مشکل سخت افزاری و زمین دارند. تیم ملی در چنین شرایطی این نتایج را گرفته است. آیا بی انصافی نیست از ۱۸ امتیاز ممکن، ۱۶ امتیاز بگیری بعد بگویند تیم ملی خیلی بد است، تیم ملی اصلا خوب نیست. این بد است و خوب نیست به زبان گفتنش خیلی راحت است، من اما از منتقدی استقبال می کنم که با آمار و ارقام بگوید شما بد بودید. اگر درست بگوید ما هم تایید می کنیم که بله بد بودیم.

بعد از هربازی آمار و ارقام را خودمان بررسی می کنیم، تعداد حمله، تعداد دفاع، ضرباتی که حریف به سمت دروازه زده، شانس هایی که ایجاد کرده، شانس گلی که ما داشتیم و ... تمام اینها می شود آمار و ارقام. اینها را جلوی ما بگذارید بگویید بد بودیم، بگویید با این آمار و ارقام بد بودن ما به خوب بودن ما می چربد من قبول می کنم. کادر فنی هم قبول می کند ولی اینکه دیمی بگویند خوب نبودیم که نمی شود.

چرا خوب بازی نمی کند؟ اکثر گل هایی که می زنیم روی کارهای تاکتیکی است، تیم خوب کار می کند. بازیکنان با وجود شرایط سختی که داریم خوب کار می کنند. شرایط سخت یعنی چه؟ همین دو بازی آخر را ببینید. اصلا کسی نمی داند بازیکن لژیونر چطور به تیم ملی رسیده، چه پروازهایی داشته، از کجا رفته، از کجا آمده؟ از کدام کشور به کدام کشور آمده و بازی کرده؟

در دوره های گذشته برای مربیان قبلی حداقل یک هفته تا ۱۰ روز لیگ را تعطیل می کردند، یک اردوی خیلی کوتاه مدت داشتند و تیم را آماده می کردند. ریکاوری و تمرین داشتند و بعد سر بازی می رفتند. الان تیم ما یک یا نهایت دو روز قبل بازی می آید، در چه شرایطی؟ در شرایطی که روز قبلش بازیکن بازی کرده است.

اصلا ما وقتی در تمرینات نداریم که کار آنچنانی روی بازیکن انجام دهیم. اکثرا به صورت شفاهی است. تیم هم که همزمان جمع نمی شود، یک نفر زود می آید، یک نفر دیر می آید، بازیکنانی که خارج از کشور هستند همزمان نمی توانند برسند. برخی تمرین ها بسیاری از بازیکنان اصلا نیستند. این سختی ها را کسی نمی بیند. فقط می گویند بد بازی کردیم.

نتیجه بد بازی کردن بالاخره باید به یک چیزی منتهی شود، ما ببینیم نتیجه اش چه بوده؟ بالاخره ویترین آن جدول است و جدول نتیجه را نشان می دهد.

 

ارسال نظر
تریبون۱
تبلیغات
جدیدترین اخبار
دیگران چه می‌خوانند؟
پربحث